جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
besetzt
01
اشغالشده, اشغال، پر، گرفتهشده
مثالها
Der Parkplatz ist besetzt.
جای پارک اشغال شده است.
Das Badezimmer ist gerade besetzt.
حمام در حال حاضر اشغال است.
02
اشغال
مثالها
Die Leitung ist besetzt.
خط مشغول است.
Warum ist dein Telefon immer besetzt?
چرا تلفن شما همیشه مشغول است؟



























