جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
beschränken
01
محدود کردن
مثالها
Die Stadt beschränkt den Verkehr in der Innenstadt.
شهر ترافیک را در مرکز شهر محدود میکند.
Wir müssen den Verbrauch von Wasser beschränken.
ما باید مصرف آب را محدود کنیم.
02
قناعت کردن, بسنده کردن
مثالها
Ich beschränke mich auf zwei Stück Kuchen.
من خودم را به دو تکه کیک محدود میکنم.
Sie beschränkt sich auf einfache Antworten.
او خود را به پاسخهای ساده محدود میکند.



























