جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
befassen
[past form: befasste]
01
سرو کار داشتن
مثالها
Der Artikel befasst sich mit den Folgen des Klimawandels.
مقاله به بررسی پیامدهای تغییرات آب و هوایی میپردازد.
Das Gericht wird sich morgen mit diesem Fall befassen.
دادگاه فردا به این پرونده رسیدگی خواهد کرد.
02
مشغول بودن, پرداختن
مثالها
Der Professor befasst sich seit Jahren mit Quantenphysik.
استاد سالهاست که با فیزیک کوانتومی سر و کار دارد.
Unser Team befasst sich aktuell mit KI-Entwicklung.
تیم ما در حال حاضر درگیر توسعه هوش مصنوعی است.



























