جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Die Art
[gender: feminine]
01
نوع, گونه، شکل
مثالها
Diese Art von Musik mag ich nicht.
من این سبک موسیقی را دوست ندارم.
Es gibt viele Arten von Vögeln im Wald.
در جنگل بسیاری از گونهها پرندگان وجود دارد.
02
روش, راه
مثالها
Ich bewundere ihre Art zu unterrichten.
من به شیوه تدریس او تحسین میکنم.
Seine Art zu reden ist sehr direkt.
شیوه صحبت کردن او بسیار مستقیم است.



























