جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La tresse
[gender: feminine]
01
گیس, (موی) بافته شده
مثالها
Elle a fait une tresse longue jusqu' au dos.
او یک بافته بلند تا پشت درست کرد.
Les petites filles aiment porter des tresses colorées.
دختران کوچک دوست دارند بافتهای رنگارنگ بپوشند.
02
نخ (ضخیم), بند، ریسمان
مثالها
La tente est attachée avec une tresse solide.
چادر با یک بافت محکم بسته شده است.
Il a décoré son uniforme avec une tresse dorée.
او یونیفرم خود را با یک بافت طلایی تزئین کرد.
03
نان بریوش, [نوعی نان شیرین فرانسوی]
مثالها
J' ai acheté une tresse pour le petit-déjeuner.
من یک نان بافتهشده برای صبحانه خریدم.
Cette tresse est moelleuse et légèrement sucrée.
این بافت نرم و کمی شیرین است.



























