جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La sanction
[gender: feminine]
01
تحریم
مثالها
Le gouvernement a imposé des sanctions économiques.
دولت تحریمهای اقتصادی اعمال کرد.
Ces sanctions visent à changer la politique du pays.
این تحریمها با هدف تغییر سیاست کشور هستند.
02
مجازات, جریمه
مثالها
L' élève a reçu une sanction pour avoir triché.
دانشآموز به دلیل تقلب مجازات دریافت کرد.
La sanction disciplinaire a été appliquée immédiatement.
مجازات انضباطی بلافاصله اعمال شد.



























