جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le sac
[gender: masculine]
01
ساک, کیف
مثالها
J' ai acheté un nouveau sac pour l' école.
من یک کیف جدید برای مدرسه خریدم.
Elle a perdu son sac dans le métro.
او کیف خود را در مترو گم کرد.
02
کیسه
مثالها
Il a mis les pommes dans un sac.
او سیبها را در یک کیسه گذاشت.
Le sac de farine pèse dix kilos.
کیسه آرد ده کیلوگرم وزن دارد.
03
آدم احمق (در سوئیس), کودن
مثالها
Ne fais pas le sac en croyant tout ce qu' il dit.
با باور کردن هرچه میگوید sac نباش.
Ce sac a oublié son portefeuille à la maison.
این احمق کیف پولش را در خانه جا گذاشت.



























