جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le rejet
[gender: masculine]
01
جوانه (گیاه)
مثالها
Le rejet de la rose a bien poussé cette année.
جوانه رز امسال خوب رشد کرده است.
Il faut couper les rejets pour favoriser la croissance de l' arbre.
برای تشویق رشد درخت، باید شاخههای جوان را قطع کرد.
02
رد, عدم پذیرش
مثالها
Le rejet de sa candidature l' a beaucoup déçu.
رد درخواست او او را بسیار ناامید کرد.
Ils ont exprimé leur rejet de cette idée.
آنها رد خود را از این ایده ابراز کردند.
03
دفع
مثالها
Le rejet de l' eau par le mur est efficace.
رد کردن آب توسط دیوار مؤثر است.
Le corps subit le rejet d' un organe transplanté.
بدن رد یک عضو پیوندی را تجربه میکند.
04
نشر, گسیل، برونفرست
مثالها
Le rejet de gaz polluants doit être limité.
رد گازهای آلاینده باید محدود شود.
L' usine contrôle le rejet de vapeur.
کارخانه انتشار بخار را کنترل میکند.



























