جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le pinceau
[gender: masculine]
01
قلممو
مثالها
L' artiste tient son pinceau avec précision.
هنرمند قلمموی خود را با دقت نگه میدارد.
J' ai acheté un nouveau pinceau pour mon projet.
من یک قلممو جدید برای پروژهام خریدم.



























