جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
L'organisme
[gender: masculine]
01
سازواره, موجود زنده، ارگانیسم
مثالها
Chaque organisme a besoin d' eau pour vivre.
هر ارگانیسم برای زندگی به آب نیاز دارد.
Un organisme peut être microscopique ou très grand.
یک ارگانیسم میتواند میکروسکوپی یا بسیار بزرگ باشد.
02
تشکیلات, دستگاه، سازمان
مثالها
Cet organisme gère la protection de l' environnement.
این سازمان حفاظت از محیط زیست را مدیریت میکند.
L' organisme a publié un rapport important.
سازمان یک گزارش مهم منتشر کرد.



























