جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
menu
01
ریز, کوچک، ریزه، خرد
مثالها
Elle a écrit avec une écriture menu.
او با دستخط ریز نوشت.
Les détails menus sont difficiles à voir sans loupe.
جزئیات ریز بدون ذرهبین دیدنشان سخت است.
Le menu
[gender: masculine]
01
صورت غذا, منو، فهرست
مثالها
Le serveur nous a donné le menu.
گارسون به ما منو داد.
Je choisis toujours le premier plat du menu.
من همیشه اولین غذای منو را انتخاب میکنم.



























