جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
huiler
01
روغن زدن, روغنکاری کردن
مثالها
J' ai huilé la chaîne de vélo pour qu' elle ne grince plus.
من زنجیر دوچرخه را روغن کاری کردم تا دیگر جیرجیر نکند.
Il faut huiler les gonds de la porte chaque année.
باید هر سال لولای در را روغنکاری کرد.



























