جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
griller
01
کباب کردن
مثالها
Jean grillait des saucisses dans le jardin.
ژان در باغ سوسیس کباب میکرد.
Nous grillons des légumes sur le barbecue ce soir.
ما امشب سبزیها را روی باربیکیو کباب میکنیم.
02
برشته کردن, سوزاندن
مثالها
Je grille du pain pour les croûtons.
من برای کرتونها نان را برشته میکنم.
Elle grille des noix pour la salade.
او آجیلها را برای سالاد برشته میکند.
03
رد شدن, عبور کردن، رد کردن
مثالها
Ne grille pas les étapes, fais les choses dans l' ordre.
مراحل را رد نکنید، کارها را به ترتیب انجام دهید.
Elle a grillé la priorité.
او نادیده گرفت حق تقدم را.
04
سوختن (لامپ و غیره)
مثالها
L' ampoule a grillé pendant la nuit.
لامپ در طول شب سوخت.
Ne mets pas trop d' appareils sur la même prise, ça va griller.
تعداد زیادی دستگاه را به یک پریز وصل نکن، میسوزد.



























