جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
faner
01
کمرنگ شدن, رنگ و روی چیزی را بردن
مثالها
Les fleurs coupées se fanent rapidement sans eau.
گلهای بریده شده بدون آب به سرعت پژمرده میشوند.
Le tissu rouge s' est fané après des années au soleil.
پارچه قرمز پس از سالها در آفتاب محو شد.
02
خشک کردن, پژمرده کردن، پلاسیده کردن
مثالها
Les agriculteurs fanent l' herbe sous le soleil d' été.
کشاورزان علف را زیر آفتاب تابستان خشک میکنند.
Après la coupe, il faut faner le trèfle pendant trois jours.
پس از برش، باید شبدر را به مدت سه روز خشک کرد.



























