جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
excessif
01
بیش از حد, مفرط، زیاد
مثالها
Il a dépensé une somme excessive pour cette voiture.
او مبلغ بیش از حد برای این ماشین خرج کرد.
La chaleur était excessive cet été.
گرما این تابستان بیش از حد بود.
02
افراطی
مثالها
Son comportement était excessif lors de la dispute.
رفتار او در طول بحث بیش از حد بود.
Les mesures prises étaient excessives par rapport au problème.
اقدامات انجامشده در مقایسه با مشکل بیش از حد بودند.



























