جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
L'effort
[gender: masculine]
01
تلاش, کوشش
مثالها
Il a fourni beaucoup d' efforts pour réussir ses examens.
او برای قبولی در امتحاناتش تلاش زیادی کرد.
Elle a fait des efforts pour améliorer son français.
او تلاش کرد تا فرانسوی خود را بهبود بخشد.



























