جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
désertique
01
بیابانی, صحرایی، کویری
مثالها
Le climat désertique est très chaud et sec.
آبوهوای بیابانی بسیار گرم و خشک است.
Les paysages désertiques s' étendent à perte de vue.
چشماندازهای بیابانی تا جایی که چشم کار میکند، امتداد دارند.
02
خالی از سکنه, متروک
مثالها
Ce village est désertique en hiver.
این روستا در زمستان خالی از سکنه است.
La région désertique ne compte que quelques habitants.
منطقه بیابانی فقط چند ساکن دارد.



























