جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
défectueux
01
معیوب, ناقص، خراب
مثالها
Ce produit est défectueux, il ne s' allume pas.
این محصول معیوب است، روشن نمیشود.
Ils ont renvoyé l' appareil défectueux au fabricant.
آنها دستگاه معیوب را به سازنده بازگرداندند.



























