جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La crème
[gender: feminine]
01
خامه
مثالها
J' ai ajouté de la crème fraîche dans la sauce.
من خامه تازه به سس اضافه کردم.
La crème chantilly est parfaite pour les desserts.
خامه شانتلی برای دسرها عالی است.
02
کرم
مثالها
J' applique une crème hydratante chaque matin.
من هر صبح یک کرم مرطوبکننده استفاده میکنم.
Cette crème solaire protège efficacement la peau.
این کرم ضد آفتاب به طور موثر از پوست محافظت میکند.
crème
01
(رنگ) کرم
مثالها
Elle a choisi une robe crème pour le mariage.
او یک لباس کرم رنگ برای عروسی انتخاب کرد.
Les murs crème donnent une lumière douce à la pièce.
دیوارهای کرمی نور ملایمی به اتاق میدهند.
