جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le coffre
[gender: masculine]
01
صندوق عقب
مثالها
J' ai mis mes valises dans le coffre de la voiture.
من چمدانهایم را در صندوق عقب ماشین گذاشتم.
Le coffre est trop petit pour tous nos bagages.
صندوق عقب برای تمام چمدانهای ما خیلی کوچک است.
02
صندوق امانات
مثالها
La banque propose des coffres pour les clients.
بانک گاوصندوق برای مشتریان ارائه میدهد.
J' ai mis mes bijoux dans le coffre de l' hôtel.
جواهراتم را در گاوصندوق هتل گذاشتم.
03
صندوق, صندوقچه، جعبه دردار، محفظه
مثالها
Le pirate a enterré son trésor dans un vieux coffre en bois.
دزد دریایی گنج خود را در یک صندوق چوبی قدیمی دفن کرد.
J' ai rangé les décorations de Noël dans le coffre du grenier.
من تزئینات کریسمس را در صندوق زیرشیروانی گذاشتم.



























