جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
cassant
01
شکننده
مثالها
Le verre trempé est moins cassant que le verre normal.
شیشه سختشده کمتر شکننده از شیشه معمولی است.
Attention aux objets cassants pendant le déménagement !
مراقب اشیاء شکننده در حین جابجایی باشید.
02
قاطع, خشک، خشن
مثالها
Il a coupé la conversation d' un ton cassant.
او گفتوگو را با لحنی تند قطع کرد.
Sa réponse cassante a blessé tout le monde.
پاسخ تند او همه را آزرد.



























