جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La brique
[gender: feminine]
01
آجر
مثالها
Le mur est construit en briques rouges.
دیوار با آجرهای قرمز ساخته شده است.
Nous avons empilé les briques avant la construction.
ما آجرها را قبل از ساخت روی هم چیدیم.
02
پاکت, کارتن، قوطی یا جعبه مقوایی
مثالها
J' ai acheté une brique de lait au supermarché.
من یک کارتن شیر از سوپرمارکت خریدم.
La brique de jus d' orange est presque vide.
کارتن آب پرتقال تقریباً خالی است.
brique
01
(رنگ) آجری
مثالها
Elle a peint sa porte en rouge brique.
او در خود را به رنگ آجری رنگ کرد.
Les tuiles brique contrastent avec le mur blanc.
کاشیهای آجری با دیوار سفید تضاد دارند.



























