جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Le basse
[gender: masculine]
01
(تار، گیتار...) باس
مثالها
Il joue de la basse dans un groupe de rock.
او در یک گروه راک بیس مینوازد.
Elle apprend la basse depuis six mois.
او شش ماه است که بیس میآموزد.
basse
01
(صدا، ساز...) بم
مثالها
Il a une voix basse très agréable.
او یک صدای کم بسیار دلپذیر دارد.
La guitare basse produit un son basse puissant.
گیتار باس صدای باس قدرتمندی تولید میکند.



























