جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
anticiper
01
زودتر از موقع انجام دادن
مثالها
J' ai anticipé mon travail pour finir avant le weekend.
من کارم را زودتر انجام دادم تا قبل از آخر هفته تمام کنم.
Elle anticipe toujours les préparatifs de Noël.
او همیشه پیشبینی میکند تدارکات کریسمس را.



























