جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
L'ampleur
[gender: feminine]
01
بزرگی, اندازه، وسعت، میزان
مثالها
L' ampleur du projet dépasse toutes les attentes.
مقیاس پروژه فراتر از همه انتظارات است.
Ils ont pris conscience de l' ampleur du problème.
آنها از مقیاس مشکل آگاه شدند.
02
گشادی
مثالها
Cette jupe a beaucoup d' ampleur.
این دامن گشادی زیادی دارد.
Il préfère les manteaux à grande ampleur.
او کتهای با گستردگی زیاد را ترجیح میدهد.



























