جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
abondant
01
فراوان, زیاد
مثالها
Il y avait un repas abondant pour tous les invités.
برای همه مهمانها یک وعده غذایی فراوان وجود داشت.
Les informations fournies sont abondantes et détaillées.
اطلاعات ارائه شده فراوان و دقیق است.
02
غنی, پرمایه
مثالها
Ce sol est abondant en nutriments pour les plantes.
این خاک از نظر مواد مغذی برای گیاهان غنی است.
Le pays possède des ressources abondantes en énergie.
کشور دارای منابع انرژی فراوان است.



























