جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La lucha
[gender: feminine]
01
جنگ
مثالها
Los soldados participaron en muchas luchas.
سربازان در بسیاری از نبردها شرکت کردند.
La lucha entre los dos ejércitos duró varios días.
نبرد بین دو ارتش چندین روز طول کشید.
02
نبرد فیزیکی بین دو نفر, ورزش قدرت و مهارت
مثالها
Mi hermano practica lucha todos los martes.
برادرم هر سهشنبه کشتی تمرین میکند.
La lucha libre es muy popular en México.
کشتی در مکزیک بسیار محبوب است.
03
تقلا
مثالها
La lucha por la igualdad continúa en todo el mundo.
مبارزه برای برابری در سراسر جهان ادامه دارد.
Su lucha contra la enfermedad fue valiente.
مبارزه او با بیماری شجاعانه بود.



























