جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
grasiento
01
چرب, روغنی
مثالها
Comí una pizza muy grasienta.
من یک پیتزای بسیار چرب خوردم.
Sus manos estaban grasientas después de cocinar.
دستهایش پس از آشپزی چرب بود.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
چرب, روغنی