جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
creído
01
زودباور, سادهلوح
مثالها
Ella es creída y se cree todo lo que lee en Internet.
او زودباور است و به هر چیزی که در اینترنت میخواند باور میکند.
Los niños creídos aceptaron las historias sin preguntar.
کودکان زودباور داستانها را بدون پرسش پذیرفتند.
02
مطمئن
مثالها
Está creído de que aprobará el examen.
او مطمئن است که امتحان را خواهد گذراند.
Ella se ve creída al hablar en público.
او در هنگام صحبت در جمع با اعتماد به نفس به نظر میرسد.



























