جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
concentrado
01
متمرکز, مجذوب
مثالها
Estoy concentrado en mi trabajo.
من روی کارم متمرکز هستم.
Ella estaba concentrada leyendo el libro.
او متمرکز بود در حال خواندن کتاب.
02
کنسانتره, غلیظ
مثالها
El café concentrado es muy fuerte.
قهوه غلیظ بسیار قوی است.
La salsa es concentrada y no necesita más especias.
سس غلیظ است و به ادویه بیشتری نیاز ندارد.



























