جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La clasificación
[gender: feminine]
01
طبقهبندی, دستهبندی
مثالها
La clasificación de los libros es por colores.
طبقهبندی کتابها بر اساس رنگها انجام میشود.
Hicimos una clasificación de las frutas.
ما یک طبقهبندی از میوهها انجام دادیم.
02
انتخابی
مثالها
México aseguró su clasificación.
مکزیک رتبهبندی خود را تضمین کرد.
Necesitan puntos para la clasificación.
آنها برای ردهبندی به امتیاز نیاز دارند.



























