جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Alineación
[gender: feminine]
01
همترازی
مثالها
Revisaron la alineación de las ruedas.
آنها تراز چرخها را بررسی کردند.
La alineación no era perfecta.
تراز کامل نبود.
02
فهرست بازیکنان
مثالها
El técnico anunció la alineación.
مربی ترکیب را اعلام کرد.
Revisamos la alineación del equipo.
ما ترکیب تیم را بررسی کردیم.



























