جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La oferta
[gender: feminine]
01
حراج, پیشنهاد (ویژه)
مثالها
La tienda tiene una oferta especial esta semana.
فروشگاه این هفته یک پیشنهاد ویژه دارد.
Compré el televisor porque estaba en oferta.
من تلویزیون را خریدم چون در حراج بود.
02
پیشنهاد, عرضه
مثالها
La oferta de frutas y verduras frescas es abundante en el mercado.
عرضه میوهها و سبزیجات تازه در بازار فراوان است.
La oferta de servicios turísticos ha aumentado en la región.
عرضه خدمات گردشگری در منطقه افزایش یافته است.



























