جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
encargado
01
مسئول
مثالها
Él está encargado de la organización del evento.
او مسئول سازماندهی رویداد است.
Estoy encargado de preparar el informe.
من مسئول تهیه گزارش هستم.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
مسئول