جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El asco
[gender: masculine]
01
انزجار, نفرت
مثالها
Siento asco cuando veo comida podrida.
وقتی غذای فاسد میبینم، انزجار احساس میکنم.
El olor le provocó asco inmediato.
بو باعث نفرت فوری در او شد.
جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
انزجار, نفرت