جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
indignado
01
خشمگین, رنجیده، آزرده
مثالها
Estoy indignado por la injusticia que vi.
من از بیعدالتیای که دیدم خشمگین هستم.
Ella se siente indignada con la decisión del juez.
او از تصمیم قاضی خشمگین است.



























