جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La revisión
[gender: feminine]
01
معاینه کلی (پزشکی), چکاپ
مثالها
Tengo una revisión médica la próxima semana.
من هفته آینده یک معاینه پزشکی دارم.
La revisión mostró que todo está bien.
بررسی نشان داد که همه چیز خوب است.
02
تجدیدنظر, بازنگری، بازبینی
مثالها
El documento está en proceso de revisión.
سند در فرآیند بازبینی است.
El profesor pidió la revisión del examen final.
معلم بازبینی امتحان نهایی را درخواست کرد.



























