جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El material
[gender: masculine]
01
مطلب
مثالها
Necesito más material para preparar el examen.
من به ماده بیشتری برای آمادهسازی امتحان نیاز دارم.
El profesor repartió el material para la clase.
معلم ماده را برای کلاس توزیع کرد.
02
ماده, مصالح
مثالها
Este mueble está hecho de un material muy resistente.
این مبلمان از یک ماده بسیار مقاوم ساخته شده است.
El plástico es un material ligero.
پلاستیک یک ماده سبک است.
03
لوازم, مصالح
مثالها
La empresa compró nuevo material para la producción.
شرکت مواد جدیدی برای تولید خریداری کرد.
Guardó el material en el almacén.
او مواد را در انبار ذخیره کرد.
material
01
مادی, فیزیکی
مثالها
El daño fue solo material, nadie resultó herido.
خسارت فقط مادی بود، کسی مجروح نشد.
La evidencia material respalda la teoría.
شواهد مادی از نظریه پشتیبانی میکنند.
