جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El par
[gender: masculine]
01
جفت, دو تا
مثالها
Compré un par de zapatos nuevos.
من یک جفت کفش جدید خریدم.
Necesito un par de guantes para el invierno.
من به یک جفت دستکش برای زمستان نیاز دارم.
02
یک جفت, یک دست پوکر متشکل از دو کارت هم رتبه
مثالها
Solo tengo un par de sietes, no es una mano muy fuerte.
من فقط یک جفت هفت دارم، این یک دست خیلی قوی نیست.
Un par gana contra carta alta, pero pierde contra dos pares.
یک جفت در برابر کارت بالا برنده میشود، اما به دو جفت میبازد.
03
پار, امتیاز استاندارد
مثالها
Terminó el hoyo con par.
او سوراخ را با par به پایان رساند.
Su objetivo es hacer par en cada hoyo.
هدف او ساختن پار در هر سوراخ است.



























