جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La papel
[gender: feminine]
01
کاغذ
مثالها
Necesito papel para imprimir el documento.
من برای چاپ سند به کاغذ نیاز دارم.
El papel está en la impresora.
کاغذ در پرینتر است.
02
سند
مثالها
Necesito presentar este papel en la oficina.
من باید این سند را در دفتر ارائه دهم.
Este papel confirma tu inscripción en la universidad.
این سند ثبتنام شما در دانشگاه را تأیید میکند.
03
نقش, جایگاه
مثالها
Cada miembro del equipo tiene un papel específico.
هر عضو تیم نقش خاصی دارد.
Su papel en la reunión fue fundamental.
نقش او در جلسه اساسی بود.
04
نقش
مثالها
Ella tiene un papel importante en la película.
او نقش مهمی در فیلم دارد.
El actor ensayó su papel durante semanas.
بازیگر نقش خود را برای هفتهها تمرین کرد.
