جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La cara
[gender: feminine]
01
صورت, چهره
مثالها
Ella tiene una cara bonita.
او یک چهره زیبا دارد.
Lávate la cara antes de dormir.
قبل از خواب صورتت را بشوی.
02
ضلع, طرف، کنار
مثالها
El cubo tiene seis caras.
مکعب شش وجه دارد.
Cada cara del dado muestra un número.
هر وجه تاس یک عدد را نشان میدهد.



























