جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
saber
[past form: supe][present form: sé]
01
دانستن
مثالها
Sé la respuesta correcta.
دانستن پاسخ صحیح.
¿ Sabes dónde está el museo?
آیا میدانی موزه کجاست؟
02
بلد بودن
مثالها
Sé hablar tres idiomas.
من میتوانم به سه زبان صحبت کنم.
No sabe nadar.
او نمیداند چگونه شنا کند.
03
مزه داشتن, مزه دادن
مثالها
La sopa sabe muy bien.
سوپ بسیار خوب میداند.
Este pastel sabe dulce.
این کیک شیرین میداند.
04
خبردار شدن, فهمیدن
مثالها
Ayer supe la verdad.
دیروز، من حقیقت را دانستم.
Nadie sabía lo que había pasado hasta hoy.
تا امروز هیچکس نمیدانست چه اتفاقی افتاده است.
El saber
[gender: masculine]
01
دانش
مثالها
El saber es muy importante en la vida.
دانش در زندگی بسیار مهم است.
Busco el saber para mejorar cada día.
من به دنبال دانش هستم تا هر روز بهتر شوم.



























