جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El bote
[gender: masculine]
01
ظرف
مثالها
Compré un bote de miel en el supermercado.
من یک شیشه عسل از سوپرمارکت خریدم.
El bote de cristal estaba roto.
شیشه شیشهای شکسته بود.
02
قایق
مثالها
Salimos a pescar en un bote por el lago.
ما برای ماهیگیری با یک قایق در دریاچه بیرون رفتیم.
El bote tiene capacidad para cuatro personas.
قایق ظرفیت چهار نفر را دارد.
03
پات, صندوق شرط
مثالها
Todos querían ganar el bote acumulado en el centro.
همه میخواستند پات انباشته شده در مرکز را برنده شوند.
Su apuesta hizo que el bote creciera rápidamente.
شرطبندی او باعث شد پات به سرعت رشد کند.



























