جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El paisaje
[gender: masculine]
01
چشمانداز, منظره
مثالها
El paisaje es muy bonito.
منظره بسیار زیبا است.
Me gusta mirar el paisaje del campo.
من دوست دارم به منظره روستا نگاه کنم.
02
منظرهنگاری
مثالها
El artista pintó un paisaje de las montañas al atardecer.
هنرمند یک منظره از کوهها را در غروب آفتاب نقاشی کرد.
El paisaje al óleo capturaba la tranquilidad del campo.
چشمانداز رنگ روغن، آرامش حومه شهر را به تصویر میکشید.
