جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El nube
[gender: masculine]
01
ابر
مثالها
El nube está muy gris hoy.
ابر امروز بسیار خاکستری است.
Veo una nube grande en el cielo.
من یک ابر بزرگ در آسمان میبینم.
02
پاستیل پفی, پفنبات، مارشمالو
مثالها
Me gusta comer un nube después de la cena.
من دوست دارم بعد از شام یک nube بخورم.
Los niños compraron nubes en la feria.
بچهها در نمایشگاه nube خریدند.
03
گروه, ازدحام، گله، فوج
مثالها
El nube llegó al concierto muy emocionado.
گروه با هیجان زیاد به کنسرت رسید.
Un nube de estudiantes espera afuera.
یک ابر از دانشآموزان در بیرون منتظر است.
04
فضای ابری
مثالها
Guardé mis fotos en la nube.
عکسهایم را در ابر ذخیره کردم.
Sube el documento a la nube y compártelo conmigo.
سند را به ابر آپلود کنید و آن را با من به اشتراک بگذارید.



























