جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
La tarea
[gender: feminine]
01
تکیف منزل, تکلیف، مشق
مثالها
Tengo mucha tarea para hacer esta noche.
من تکالیف زیادی برای انجام دادن امشب دارم.
La profesora explicó la tarea en clase.
معلم تکلیف را در کلاس توضیح داد.
02
کار, وظیفه
مثالها
Esta tarea es muy importante para el proyecto.
این وظیفه برای پروژه بسیار مهم است.
Tengo muchas tareas para hacer hoy.
من امروز کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.



























