جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El faro
[gender: masculine]
01
فانوس دریایی
مثالها
El faro ayuda a los barcos a navegar de noche.
فانوس دریایی به کشتیها کمک میکند تا شبها ناوبری کنند.
Visitamos un faro en la costa durante las vacaciones.
ما در تعطیلات از یک فانوس دریایی در ساحل دیدن کردیم.
02
چراغ جلو
مثالها
El faro del coche estaba apagado.
چراغ جلو ماشین خاموش بود.
Con la niebla, los faros ayudan mucho.
با مه، چراغهای جلو بسیار کمک میکنند.



























