جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
El vaso
[gender: masculine]
01
لیوان
مثالها
El vaso está medio lleno.
لیوان نیمه پر است.
Rompi el vaso por accidente.
من به طور تصادفی لیوان را شکستم.
02
گلدان
مثالها
Compré un vaso para poner flores en la mesa.
من یک گلدان خریدم تا گلها را روی میز بگذارم.
El vaso está lleno de agua y flores frescas.
گلدان پر از آب و گلهای تازه است.
03
کوزه, ظرف (مخصوص نگهداری خاکستر مرده)
مثالها
Guardaron las cenizas en un vaso especial.
آنها خاکستر را در یک گلدان مخصوص نگه داشتند.
El vaso contiene los restos de su abuelo.
گلدان حاوی بقایای پدربزرگ او است.
04
رگ
مثالها
El corazón bombea sangre a través de los vasos.
قلب خون را از طریق رگها پمپاژ میکند.
El médico examinó los vasos de la pierna.
پزشک رگهای پا را معاینه کرد.
05
سم (اسب و...)
مثالها
El herrero limpió el vaso del caballo.
آهنگر سم اسب را تمیز کرد.
El vaso del caballo está sano y fuerte.
سم اسب سالم و قوی است.
06
فنجان (برای نوشیدنیهای سرد), لیوان کوچک
مثالها
Compramos vasos de plástico para el picnic.
ما برای پیکنیک لیوانهای پلاستیکی خریدیم.
Prefiero beber agua en un vaso de vidrio.
من ترجیح میدهم آب را در یک لیوان شیشهای بنوشم.
07
به اندازه یک لیوان, لیوان
مثالها
Añade un vaso de agua a la mezcla.
یک لیوان آب به مخلوط اضافه کنید.
Necesitamos un vaso de azúcar para la receta.
ما برای دستور غذا به یک لیوان شکر نیاز داریم.
08
رگبرگ (گیاهشناسی)
مثالها
Los vasos son parte del xilema en las plantas.
رگها بخشی از آوند چوبی در گیاهان هستند.
El daño en los vasos puede afectar la salud de la planta.
آسیب به رگها میتواند بر سلامت گیاه تأثیر بگذارد.



























