جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
fuerte
01
نیرومند, قوی، پرقدرت، قدرتمند
مثالها
Mi hermano es muy fuerte.
برادرم بسیار قوی است.
Necesitamos a alguien fuerte para mover esta caja.
ما به یک نفر قوی نیاز داریم تا این جعبه را جابجا کند.
02
محکم
مثالها
Es una mesa fuerte de madera.
این یک میز چوبی محکم است.
Construyeron un puente fuerte.
آنها یک پل مستحکم ساختند.
03
(طعم) تند و تیز, پرطعم
مثالها
El café tiene un sabor fuerte.
قهوه طعم قوی دارد.
El queso es muy fuerte para mi gusto.
پنیر برای ذائقه من خیلی قوی است.
04
روشن
مثالها
Pintó la pared de un color fuerte.
او دیوار را با یک رنگ زنده رنگ کرد.
El vestido es de un rojo fuerte.
لباس قرمز درخشان است.
fuerte
01
بلند
مثالها
Habla más fuerte, no te escucho.
بلندتر صحبت کن، نمیتوانم صدایت را بشنوم.
Tocó la música muy fuerte.
او موسیقی را بسیار بلند پخش کرد.
02
محکم
مثالها
Golpea fuerte la pelota.
توپ را محکم بزن.
Sopla fuerte el viento hoy.
باد امروز شدید میوزد.



























