جستجو
زبان دیکشنری را انتخاب کنید
Ir
01
یک هیئت از دولت بریتانیا که مالیاتهای مستقیم اصلی را اداره و جمعآوری میکند, یک نهاد دولتی بریتانیا مسئول اداره و جمعآوری مالیاتهای مستقیم اصلی
a board of the British government that administers and collects major direct taxes
ir-
01
غیر, نا
used to indicate the opposite or absence of something
مثالها
The idea of returning to the old system seemed irrational to the team.
ایده بازگشت به سیستم قدیمی برای تیم غیرمنطقی به نظر میرسید.
His actions were irresponsible, leaving everything for others to fix.
اقدامات او بی مسئولیت بود، همه چیز را برای تعمیر به دیگران واگذار کرد.



























